۱۳۹۴ دی ۴, جمعه

به شیرینی خودت ببخش

اوهوم

اون گوله هه منم

من یه لیمو ام

ترش بودم

بسکه باهام بازی کردن

بسکه از دستشون افتادمو به اینور و اونور کوبیدنم

تلخ شدم

بسکه کامم تلخه

کامتو تلخ کردم

تلخم بهت رسید

ببخشید که کامتو تلخ کردم

نمیخواستم

بسکه خودخواهم

 

۱۳۹۴ دی ۱, سه‌شنبه

حتا بزرگترین شکنجه ها

همانا فهممیدن از بزرگترین دردهاست

نکه خیلی فهیم باشی

لای یه سری نفهم قرار گرفتی

آی درد میکنه

آی

آی بیچاره ای

 

 

۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

شاید خواب بودی برات مرده ام ؟

کاش منم میبردی به خوابت

کاش همینطوری که دم در خوابت برده بود بدون اینکه بفهمی و بیدار بشی برات میمردم

برات میمردم

یواش یواش

یطوری که بیدارت نکنم

یطوریکه اندازه مدت زمان خوابت مرگم طول بکشه

کاش خوابت طولانی باشه

کاش ذره ذره برات جون بدم کم کم

قطره قطره

جون بکنم

همونطوری که وقتی بیدار شدی اثری نبوده

اثری ازم نباشه

 

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...