۱۳۹۲ آبان ۱۰, جمعه

میگن قمار باز وختی باخت ،نگه به تخمم تخماش میترکه ( به همین سوی چراغ)

وختی همزمان
خسته ای بیییینهایت
غمگینی بینهااااایت
مسترسی ( به ضم میم به فتح ت - از استرس میاد خیلیم درسته  بینهااااااااایت)
سردته خیلی سردته
حس میکنی اطرافیانت در عین نزدیکی بهت فرسنگها باهات فاصله دارن
درصد اشتیاق به مرگ خونت بالای 98 درصده

ولو شی رو تخت ، خیره نیگا به سقف کنی ...
بدون اینکه بفهمی بیاد پیشت
مححححکم بغلت کنه فشششارت بده تو بغلش تو گوشت آرووووم بگه هییییچی نیس

گرچه این موقه ها باس فرار کنی یه جا هیچکی دستش بهت نرسه در غیر این صورت لبخند بزنی وبه ادامه ایفای نقشت فک کنی

درستش راه حل دوم و سومه
اولی رو هر ده سال یبار باس انجام بدی
من الان میخوام ده سال یبارمو خرج کنم
ولی خب نه خسته ام نه غمگینم نه مسترسم نه سردمه نه هیچی
گفتم بگم یهو فک نکنید امکاناتش نیس

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...