به گمانم صدای شکستنم ، چون صدای موسیقی باید دلنشین با ریتمی خاص یا سبک خاصی از موسیقی یا حتی در یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی باشد
و یا شاید صدای موسیقی شکستنم هنگامیکه با حرکات و حالت چهره ام درحالیکه لبخندی به لب دارم و چشمانم باریک میشود و در درونم احساساتم در غلیان است همراه میشود چونان تئاتری موزیکال تماشایی ست
نمیدانم ...
نمیدانم ...
ولی غیر از این نمیتواند باشد
خوب که نگاه میکنم همه کسانیکه نزدیکمند ، کسانیکه دوستشان دارم ، کسانیکه جانم برایشان در میرود همگی عاشق این صدا هستند و گاه و بیگاه به شیشه ی احساساتم میکوبند تا تماشاچی این نمایش باشند...
آخر صفدرتان بمیرد صفدر فدایتان شود قدری امان دهید از نفس افتادم ...
۱۳۹۲ آبان ۶, دوشنبه
صفدرتان بمیرد یکی یکی به نوبت
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Aşkın ne zor şey imiş
انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...
-
وختی همزمان خسته ای بیییینهایت غمگینی بینهااااایت مسترسی ( به ضم میم به فتح ت - از استرس میاد خیلیم درسته بینهااااااااایت) سردته خی...
-
زندگی هم واحد های اجباری داره از هر کدوم که تجدید بشی یا فرار کنی یجا دوباره یقه تو میگیره هزاااار بارم که فرار کنی باز یقه تو میگیره تا...
-
من باب درد و دل بایستی بگویم که درد و دل کرن در این دوره و زمانه خودش یک رشته جداگانه است که باید در دانشگاهها تدریس شود مثلا منی که درسش ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر