عادم بضی وختا خسته میشه دیگه
خیلی چیزا هست که تحملش سخته
خیلی چیزا هست که فهمیدنشم سخته حتا
بچه که بودیم خیلی راحت میگفتیم من دیگه بازی نمیکنم و تمام..
کاش همه چی همینطوری بود
حالا که اینطور نیس به نظرم عادم باس یه چیزایی رو قاب کنه بزنه به دیوار
بعد بشینه فقط نگاهشون کنه
منم امروز صفدر رو دراوردم قاب کردم میخوام بچسبونمش به دیوار همینجا
ازینجا هم دیگه خارج نمیشه
واسه همیشه
تامام
۱۳۹۲ شهریور ۲۴, یکشنبه
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش ... ترک عادت موجب مرض است
۱۳۹۲ شهریور ۲۲, جمعه
شاید باس بمیرم ، شاید نه حتمن
من سالهاست نخوابیدم
سااالهاست پی یه خاب راحتم
یه خاب راحت بدون دغدغه دقدقه دغدقه دقدغه ام
بخوابم تا همه خستگیم در بره
از بیدار خوابیدن خسته ام
سالهاست دنبال یه خواب کودکانه ام
آروم
۱۳۹۲ شهریور ۱۶, شنبه
این روزها اینگونه ام
این روز ها اشکم از پشت چشم هام پایین میان در حالیکه روی صورتم لبخند دارم
این روزها یاد گرفتم دردهام و زخم هام رو با درد بزرگتری درمون کنم
۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه
رها...
من از جان دادن خسته ام
من جانم را قطره قطره درون ظرف هایتان ریختم
ریختم تا مرهم زخمهایتان باشد
ریختم تا دردهایتان التیام یابد
ریختم تا آرام گیرم
دریغ که ظرفهایتان سوراخ بود
من از ذره ذره جان دادن خسته ام . ميخواهم به يکباره هرچه را که دارم ارزاني تان کنم. تا شايد از جان دادن من , شما ، شما مردگان مکرر تاريخ جاني دوباره بگيريد.
قطره قطره جان دادن من ، کفاف عطش ضحاکي شمايان نيست.
میخواهم یکباره هرچه دارم و هرچه که باقیست غذای لاشخوران و کرکسان شود
رهایم کنید
من از ذره ذره جان دادن خسته ام..خسته
۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه
Aşkın ne zor şey imiş
انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...
-
وختی همزمان خسته ای بیییینهایت غمگینی بینهااااایت مسترسی ( به ضم میم به فتح ت - از استرس میاد خیلیم درسته بینهااااااااایت) سردته خی...
-
زندگی هم واحد های اجباری داره از هر کدوم که تجدید بشی یا فرار کنی یجا دوباره یقه تو میگیره هزاااار بارم که فرار کنی باز یقه تو میگیره تا...
-
من باب درد و دل بایستی بگویم که درد و دل کرن در این دوره و زمانه خودش یک رشته جداگانه است که باید در دانشگاهها تدریس شود مثلا منی که درسش ...