۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

همه ام رو دور انداختی ؟


خوابیدم ، با خودم دارم کلنجار میرم خوابم ببره
میام رو پهلوی راست موبایلو نگاه میکنم ساعت پنج صبحه
فکر میکنم کدوم قسمتو اشتباه رفتم. که اینطوری شد
فکر میکنم چرا قرص خوابیکه خوردم اثر نمیکنه
پهلوی راستم حالا دیگه درد گرفته میرم رو پهلوی چپ
فک میکنم حق کی تو گلوم گیر کرده این درد مال کدوم زخم نزده به کیه
فک میکنم به اینکه کجای زندگی یهو جا گذاشتم خودمو
  دارم فک میکنم چقدر دیگه میتونم تحمل کنمو کی جراتم برام آستینمو بالا میزنه
گوشی تو دستم خشگ میشه انقد فشارش میدم از درد دستم به خودم میام حالا ساعت شده ۶ صبح
حالا به این فک میکنم کاش یکم از خودمو ذخیره کرده بودم
کاش یکمم مونده بود
کاش همه مو هدیه نمیدادم بهت
میدونی خیلی لازمم شده
کاش میشید برام مث همیشه فاکتور بزنی کاااااش
یه گرم خودم به نام خریدارو رو نزن میخوام بدمش به کسی
توضیحاتشو بده خودمومینوسم
میخوام خیلی چیزا بگم ازین یه گرم
میخوام بگم این یه گرم یک گرم از جونم حسم عشقم امیدم  همه چیمه
بگم یه عاااالمه بوده ولی همین مونده ، ولی دوس داشت با اینکه هیچیه بازم یه عالمه ای بود، که بازم عاشق اینه همه ی یه عالمش روغمار کنه که ببازه بهت
و الان که هیچیه خیلی شرمنده ست

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...