۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۱, شنبه

کوشم پس ؟

داشتم میرفتم دنبال خودم 
یکم رفتم خودمو گم کردم اطرافمو نگاه کردم
عه چرا نیستم !!!
فهمیدم دارم خواب میبینم 
حالا میرم تیکه های گم شده ام رو جمع کنم چسب بزنم 
تیکه هام چیا بود؟
میم , میممَم یادم میاد چسبید به ته اسمت دنیای من شدی 
ج , جونم بود که در رفت برات 
تب , تب کردم برات از بس که داغ شدم نفهمیدم کی رفتی یهو به خودم اومدم دیدم نیستی
فک کردم گذاشتی بیدار شم پیشم باشی نگو خواب بودم الفشو برداشتی , گذشتی رفتی...
عه این فِرفِرهه چرا واستاد



هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...