۱۳۹۲ دی ۱۸, چهارشنبه

تموووووووووم

دلم سعخت برا خودم میسوزه
انقد سخت که اون پایین مایینا یه چیزایی در غلیانه
مث اینکه انگارکه یه استکان اسید سولفوریک خورده باشم
انگارکه داره میسوزونه و پایین میره و سوراخ میکنه
انگار که خودمم دارم آب میشمو از تو سوراخ پایین میرم
انگارکه دارم تموم میشم بلخره
تمووومم تموووم میشه

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...