۱۳۹۴ آبان ۱۴, پنجشنبه

چرا انقد سخن از زبان ما میگوعی :(

"حالا که نگاه میکنم ، حق داشت بره . حق داشت ."

و تمام درد دنیا در همین دو کلمه است . که ناامید شوی از خودت . که بدانی تمام عمرت اگر کسی ترکت کرده با دلیل و بی دلیل ، مقصر تو بوده‌ای . که منصف باشی و اقرار کنی تو کَم بودی ، تو کامل نبودی ، تو نبودی آن کسی که باید می‌بودی . بلند شو آدمِ اندک ، مرد ناتمام ، بلند شو روبروی آیینه بایست و تف کن به تمام خودت . به تمام بودنت . به تمام سالهایی که نگذشت ، فقط رد شد . بلند شو گوشی را بردار ، زنگ بزن به خودت ، عذرخواهی کن از سالهای جوانیش که خراب شد پای تو .

می‌بینی ؟ بدوبیراه هم که می‌گویم دردت نمی‌گیرد انگار . تو مرده‌ای . مَردِ مُرده بیچاره . های ، رهگذران سرخوش ، فدای خنده‌تان ، اگر وقت شد برای این گل قرمز ، که خیلی وقت است خشکیده ، نماز مرده بخوانید ......

حمید سلیمی

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...