"حالا که نگاه میکنم ، حق داشت بره . حق داشت ."
و تمام درد دنیا در همین دو کلمه است . که ناامید شوی از خودت . که بدانی تمام عمرت اگر کسی ترکت کرده با دلیل و بی دلیل ، مقصر تو بودهای . که منصف باشی و اقرار کنی تو کَم بودی ، تو کامل نبودی ، تو نبودی آن کسی که باید میبودی . بلند شو آدمِ اندک ، مرد ناتمام ، بلند شو روبروی آیینه بایست و تف کن به تمام خودت . به تمام بودنت . به تمام سالهایی که نگذشت ، فقط رد شد . بلند شو گوشی را بردار ، زنگ بزن به خودت ، عذرخواهی کن از سالهای جوانیش که خراب شد پای تو .
میبینی ؟ بدوبیراه هم که میگویم دردت نمیگیرد انگار . تو مردهای . مَردِ مُرده بیچاره . های ، رهگذران سرخوش ، فدای خندهتان ، اگر وقت شد برای این گل قرمز ، که خیلی وقت است خشکیده ، نماز مرده بخوانید ......
حمید سلیمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر