۱۳۹۲ تیر ۲۸, جمعه

تو اینکه من تناسخ قبلیم نصرت رحمانی بوده شکی نیست فقط این وسط 19 سال تداخل داره که اونم قابل حلله

آری من همه چیز خودرا باخته ام 
همه چیز , تمام زندگی خودرا در یک قمار ابلهانه از دست داده ام
من با چشم بسته شیر یا خط بازی کرده ام آنهم با سکه ای که هر دورویش خط بوده
تازه دلم به این خوش است که تقلب نکرده ام 
تازه به این دلخوشم که آنچه باخته ام تمام و کمال پرداخته ام 
بسوی هر مومنی رفتم خائن ازآب درآمد , به هر سرزمینی دلم را خوش کردم به گرو رفته بود
دستم را بسوی هر دوستی دراز کردم انگشتم را بخاطر انگشتریم برید

نصرت رحمانی

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...