۱۳۹۲ تیر ۱۰, دوشنبه

کوله ات هم من میارم

یه احتمال دیگه هم هست اونم اینه که تا چند دقیقه دیگه ممکنه تماس یه دست رو روی شونتون احساس کنید که داره تکونتون میده میگه پاشو پاشو ساعت ۸ شد مدرسه ت دیر شد و شما ازشوکی که از یهو پریدنتون از خواب براتون ایجاد میشه کل خوابتون رو فراموش میکنید واین رویای صادقه که بی شک جز به جز براتون اتفاق خواهد افتاد رو به دست فراموشی خواهید سپرد .
گویی که میتونه رویای صادقه نباشه حتا میتونه یه خواب پریشون و بی هدف و بی تغبیر که ناشی ازپر خوری دیشب تون بوده باشه.
جدای اینکه ممکنه چندین مرتبه تابحال این اتفاق تو طول زندگی براتون افتاده باشه و یادتون نباشه نکته مهمش اینجاس که چند تاتون آرزو دارید این اتفاق بیوفته و چند تاتون توهمین وضعیت راحت ترید ..
اما شخصا دوست ندارم این اتفاق بیوفته، نه به این دلیل که تو این وضعیت راحتترم ، بلکه به این دلیل که حال ندارم دوباره از مثلن پونزده سالگی بخوام اینهمه زندگی کنم
در واقع دارم زندگی میکنم که تموم شه برگردم عقب خیلی سختمه نخطه.

درعین حال دوس دارم یهوهمین العان برگردم به ۲۰۰۰ سال قبل همین نقطه که خوابیدم ببینم چیه چه خبره چطوریه و چرا .  البته به شرطیکه تو سنم تغییری ایجاد نشه و ازون مهمتر بیا باهم بریم، خب؟
مثلن دوهزار سال قبل این کوچه ایکه قراره دو هزار سال بعد توش زندگی کنیم چه شکلیه ؟ کوهه؟ دشته ؟ یاچی؟

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...