تو دلم یکی نشسته سیگار میکشه
یکی بعد از دیگری
آتیش به آتیش
انقدر محکم و پشت سر هم کام میگیره آتیش سیگار بلند و داغ شده
سیگار رو تا ته نمیکشه
هنوز به آخر نرسیده بعدی رو باهاش روشن میکنه
بعد سیگار روشن رو با اونهمه آتیشش رو پرت میکنه کف دلم ...
سیگار روشن با اونهمه آتیش میوفته درست روی زخم های دلم
گرماش انقدر زیاده که زخمای کهنه دوباره سر باز میکنن
و زخمهای تازه , زخم های تازه , سوزش زخم های تازه ...
میـــــسوزه و میسوزه
حالا دیگه زخم کهنه و تازه با هم فرقی ندارن
تا میاد یکم سرد بشه
سیگار بعدی
و بعدی
و بعدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر