۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه

بروق جمع برقه مث کسوف که جمع کثافته

به بروق چشات مهلوکم ای دوست... تو گمان مبری مفلوجم ای دوست

*مهلوک (به فتح میم) جمع هلاکته
مهلوک: بسیار به هلاکت رسیده را گویند
صفدری لاکانی : مهلوکم مهلوکم به تو
یا
مهلکوتم مهلکوتی کار ماست ...
دوش مهلوکی دیدم . بگفتم چونی؟ بگفتا ایستاده بر قانون خویش (هلاکتنامه فی الشریتون ص 821)

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...