۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

میخوام لبریز از لذت بشم

باید بتونی بگذری
باید بتونی بگذری از چیزایی که دوسشون داری
باید بتونی ببخشی
باید ببخشی چیزایی رو که دوست داری
باید بتونی هدیه بدی
هدیه بدی از خودت او وجودت از عزیز ترین چیزات هدیه بدی
هدیه دادن لذت بخش است.
من هدیه دادم
من زندگیمو هدیه دادم
بی باک هدیه دادم
من هر چقدر زندگی کرده بودم و هرچقدر که هنوز زندگی نکرده بودمم هدیه دادم
با جون و دل هدیه دادم
تمام که شدم , گذاشتنم رو طاقچه و گذشتن
مهمم نیست
مهم اینه که حالا من هیچی ندارم که هدیه کنم
هدیه نداشتن غمگین است.
و حالا من  فقط و فقط جان دارم
جانداری به روی طاقچه
جان داشتن خوب است.
تو بخندی خوب است.
تو بخند
نه ! حتا نخند
جانم رو هدیه ت میکنم 
جان دادن به تو خوب است .

هیچ نظری موجود نیست:

Aşkın ne zor şey imiş

 انقدردوسش دارم که هیچ شعر و هیچ ترانه ای نمیتونه توصفش کنه  انقدر عاشقشم که محاله اگر یکی رو ببینم و نظر اول و همون ضرب اول باهاش مقایسه ش ...